هوش مصنوعی: در این متن، یک دیوانه در کنار گوری می‌خوابد و از آنجا دور نمی‌شود. سائلی از او می‌پرسد که چرا تمام عمرش را در آنجا گذرانده و او را به سوی شهر فرا می‌خواند. دیوانه پاسخ می‌دهد که مرده‌ی درون گور به او اجازه‌ی رفتن نمی‌دهد و هشدار می‌دهد که رفتن از آنجا تنها مسیر را طولانی‌تر می‌کند و در نهایت باید به همانجا بازگشت. او ترجیح می‌دهد در گورستان بماند تا به شهری پر از گناه برود و با اندوه از آمدن و رفتن می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است نیاز به تجربه‌ی زندگی بیشتری برای فهم کامل معانی داشته باشد.

الحكایة و التمثیل

آن یکی دیوانه برگوری بخفت
از سر آن گور یک دم مینرفت

سائلی گفتش که تو آشفتهٔ
جملهٔ عمر از چه اینجا خفتهٔ

خیز سوی شهر آی ای بیقرار
تا جهانی خلق بینی بیشمار

گفت این مرده رهم ندهد براه
هیچ میگوید مرو زین جایگاه

زانکه از رفتن رهت گردد دراز
عاقبت اینجات باید گشت باز

شهریان را چون بگورستانست راه
من چه خواهم کرد شهری پرگناه

میروم گریان چو میغ از آمدن
آه از رفتن دریغ از آمدن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.