هوش مصنوعی: پادشاهی از شنیدن سخنان مردی درباره ایاز ناراحت می‌شود و به او می‌گوید که دیگر کاری با ایاز نداشته باشد، زیرا ایاز متعلق به اوست. مرد پاسخ می‌دهد که اگر ایاز متعلق به پادشاه است، او دیگر عاشق نیست و عشق را کنار گذاشته است. او می‌پرسد که چگونه پادشاه می‌تواند عشق ایاز را از قلب او بیرون کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم باشد.

الحكایة و التمثیل

زین گدائی بر ایاز آشفته شد
این سخن در پیش سلطان گفته شد

پیش خویشش خواند حالی شهریار
گفت ازین پس با ایازت نیست کار

گر بود کاریت بیم کشتن است
تو نمیدانی کایاز آن من است

مرد گفت ای پادشاه حق شناس
گر ازان تست این ساعت ایاس

عشق نیست آن تو من اکنون شدم
عشق بردم وز میان بیرون شدم

گر کنی از وی فراقی حاصلم
چون توانی برد عشقش از دلم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.