هوش مصنوعی: مرغکی بانگ می‌زند و بر شاخی می‌نشیند. سلیمان صدای او را می‌شنود و می‌گوید که مرغ از دنیا گله دارد و می‌گرید که امروز حتی نیم خرما نخورده است. سپس متن به نکوهش دنیا می‌پردازد و بیان می‌کند که دنیا ارزشی ندارد و تنها سودا می‌دهد. در پایان، تأکید می‌شود که هر کس از دنیا دوری کند، به نور مطلق می‌رسد و هر که دنیا را کم بگیرد، عالم را مانند صبح از صدق خود می‌گیرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان دشوار باشد.

الحكایة و التمثیل

مرغکی بانگی زد و لختی بجست
سر بجنبانید و بر شاخی نشست

چون سلیمان بانگ آن مرغک شنود
گفت میدانید تا او را چه بود

میکندبرشاخ از دنیا گله
زار میگرید که چند از مشغله

کز همه دنیای عالم سوز من
نیم خرما خوردهام امروز من

خاک بر دنیا که سودا میدهد
چون منی را نیم خرما میدهد

چون زدنیا نیم خرما میبسست
هرکه کرمان ملک خواهد ناکسست

هرکه او از دار دنیا پاک شد
نور مطلق گشت اگرچه خاک شد

هرکه او دنیای دون را کم گرفت
همچو صبح از صدق خود عالم گرفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.