هوش مصنوعی: پادشاهی دختری داشت که بسیار قدرتمند و تأثیرگذار بود. عاشقی به او دل بست و عشقش باعث آشفتگی درونی او شد. پس از مدتی، عاشق نزد دختر رفت و از عشقش گفت. دختر شرطی برای وصال گذاشت: باید با سوزن تمام دانه‌های ارزن ریخته شده در راه را جمع می‌کرد. عاشق سال‌ها تلاش کرد اما موفق نشد. در نهایت، دختر او را پذیرفت و نشان داد که عشق حقیقی نیازمند صبر و فداکاری است.
رده سنی: 14+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیازمند بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

الحكایة و التمثیل

پادشاهی دختری دلبند داشت
هر دو عالم وقف یک یک بند داشت

هر سر موئیش خونی کرده بود
سرکشان را سرنگونی کرده بود

عاشقی آتش فشانش اوفتاد
شور در دریای جانش اوفتاد

بیقراری کرد در جانش قرار
از میان خلق آمد با کنار

عاقبت چون طاقت او طاق شد
پیش آن مه پارهٔ آفاق شد

فرصتی جست وز عشق جان خویش
شمهٔ برگفت با جانان خویش

گفت اگر نبود وصالت رهبرم
میندانم تا که جان آنگه برم

دخترش گفتا اگر میبایدت
کزوصال من دری بگشایدت

یک جوال ارزنم در ره بریخت
نه بقصدی بود خود ناگه بریخت

سوزنی برگیر و یک یک دانه پاک
از سر سوزن همه برچین ز خاک

چون جوال این شیوه پرارزن کنی
بامن آنگه دست در گردن کنی

مرد عاشق سالها با سوزنی
برنچیدست ای عجب یک ارزنی

گر نکرد از سوزن ارزن در جوال
درجوالش کرد آن زن از محال

وی عجب این مرد با سوزن بدست
جان بخواهدداد و جای آنش هست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.