هوش مصنوعی:
در این متن، یک فرد مجنون و بیکلاه مورد سوال یک گدا قرار میگیرد. گدا از او میپرسد چرا همیشه سر برهنه دارد و فرد مجنون پاسخ میدهد که سرپوشیده بودن مخصوص زنان است و مردان نباید سر خود را بپوشانند. سپس گدا از برهنه بودن پای او سوال میکند و فرد مجنون پاسخ میدهد که وقتی سرش برهنه است، پایش ارزش کمتری دارد. در نهایت، متن به این نتیجه میرسد که وقتی فردی در راه حقیقت، سر و پای خود را از دست میدهد، ارزش بیقدری خود را میشناسد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژههایی مانند 'مجنون' و 'احمق' ممکن است نیاز به توضیح داشته باشد.
الحكایة و التمثیل
بود مجنونی همیشه بی کلاه
برهنه سر میشدی دایم به راه
سائلی گفتش که ای شوریده نام
برهنه سر از چه میباشی مدام
گفت سرپوشیده زن باشد نه مرد
این سؤال بد که تو کردی که کرد؟
گفت پایت از چه باری برهنهست
گفت ای احمق سری کو یک تنهست
چون برهنه میبود این سر مرا
پای ازو نبود گرامیتر مرا
چون درین ره پای و سر در باختی
قدر بی قدری خود بشناختی
خویشتن را در میان آوردنت
هست سودی با زیان آوردنت
برهنه سر میشدی دایم به راه
سائلی گفتش که ای شوریده نام
برهنه سر از چه میباشی مدام
گفت سرپوشیده زن باشد نه مرد
این سؤال بد که تو کردی که کرد؟
گفت پایت از چه باری برهنهست
گفت ای احمق سری کو یک تنهست
چون برهنه میبود این سر مرا
پای ازو نبود گرامیتر مرا
چون درین ره پای و سر در باختی
قدر بی قدری خود بشناختی
خویشتن را در میان آوردنت
هست سودی با زیان آوردنت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.