هوش مصنوعی:
شبلی در راه خود دو کودک را میبیند که بر سر یک جوز (گردو) با هم دعوا میکنند. او تصمیم میگیرد جوز را بشکند تا بین آنها تقسیم کند، اما پس از شکستن جوز، متوجه میشود که داخل آن خالی است. این اتفاق باعث ناراحتی و پشیمانی او میشود. سپس هاتفی (صدایی غیبی) به او گوشزد میکند که اگر خود را قاضی میداند، باید عادلانه تقسیم کند و بدون آگاهی، قضاوت نکند.
رده سنی:
12+
این متن دارای مفاهیم اخلاقی و عرفانی است که برای درک بهتر آن، مخاطب نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از نمادها و پیامهای غیرمستقیم ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابل درک نباشد.
الحكایة و التمثیل
در رهی میرفت شبلی دردناک
دید دو کودک در افتاده بخاک
زانکه جوزی در میان افتاده بود
هر دو را دعوی آن افتاده بود
هر دو از یک جوز میکردند جنگ
شیخ گفتا کرد میباید درنگ
تا من این جوز محقر بشکنم
پس میان هر دو تن قسمت کنم
جوز بشکست و تهی آمد میانش
برگسست آنجایگه آهی ز جانش
گشت بیمغزی خویشش آشکار
اشک میبارید و میشد بیقرار
هاتفی گفتش که ای شوریده جان
گر تو قَسّامی هلا قسمت کن آن
چو نهٔ صاحب نظر خامی مکن
بعد از این دعوی قَسّامی مکن
دید دو کودک در افتاده بخاک
زانکه جوزی در میان افتاده بود
هر دو را دعوی آن افتاده بود
هر دو از یک جوز میکردند جنگ
شیخ گفتا کرد میباید درنگ
تا من این جوز محقر بشکنم
پس میان هر دو تن قسمت کنم
جوز بشکست و تهی آمد میانش
برگسست آنجایگه آهی ز جانش
گشت بیمغزی خویشش آشکار
اشک میبارید و میشد بیقرار
هاتفی گفتش که ای شوریده جان
گر تو قَسّامی هلا قسمت کن آن
چو نهٔ صاحب نظر خامی مکن
بعد از این دعوی قَسّامی مکن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.