هوش مصنوعی: نازنین در راهی که هم گل و هم سرما بود، شوریده می‌شد. فردی به او گفت که گل راه را گرفته و باید کفشی ژنده برای خود فراهم کند. نازنین پاسخ داد که چگونه می‌تواند کفشی طلب کند، به‌ویژه در شب که پایش را می‌گیرند. سپس اشاره شد که تا زمانی که دل به شخصی بسته باشد، هرگز به آرزوهایش نمی‌رسد و اگر به جای دل‌رسیدن، همیشه بی‌دل بماند، این آرزوها برایش محقق می‌شوند.
رده سنی: 14+ متن دارای مفاهیم تمثیلی و اخلاقی است که درک آن نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

الحكایة ‌و التمثیل

نازنین شوریده میشد ناگهی
بود هم سرما و هم گل در رهی

آن یکی گفتش که گل بگرفت راه
خویش را بر خیز کفشی ژنده خواه

گفت چون پا را کنم کفشی طلب
خاصه اندر زیر میگیرند شب

تا که در شخص تو میماند دلت
هرگز آن دولت نیاید حاصلت

چون بجای دل رسی بی دل مدام
گردد این دولت ترا حاصل مدام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة ‌و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة ‌و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.