هوش مصنوعی: در این متن، گدایی از پادشاه دو درخواست دارد: اول نجات از دوزخ و ورود به بهشت، و دوم حفظ گرمای خم که به عنوان جامهٔ خوابش استفاده می‌کند. پادشاه درخواست اول را غیرممکن می‌داند، چون تنها خدا می‌تواند آن را برآورده کند. درخواست دوم نیز برآورده نمی‌شود، زیرا پادشاه نمی‌تواند گرمای خم را حفظ کند. متن با این نتیجه پایان می‌یابد که کسی که خود صد مشکل دارد، چگونه می‌تواند به دیگران کمک کند.
رده سنی: 14+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

الحكایة و التمثیل

پیش آن دیوانهٔ شد پادشا
گفت از من حاجتی خواه ای گدا

گفت دارم من دو حاجت در جهان
بو که از شاهم برآید این زمان

اول از دوزخ چو خوش برهانیم
در بهشتم آری و بنشانیم

پادشاهش گفت ای حیران راه
هست این کار خدا از من مخواه

بود مجنون را یکی خم پیش در
شاه آن خم را ستاده بر زبر

گفت دور از پیش خم تا نرم نرم
خم شود از تابش خورشید گرم

زانکه شب تا روز در خم میشوم
گرم و خوش میخسبم و گم میشوم

جامهٔ خوابم خمست ای نامور
دور ازان سر تا نگردد سردتر

نه مرا شد از تو یک حاجت روا
نه زتودرد مرا آمد دوا

چون نکردی داروی این درد تو
جامه خوابم را مگردان سرد تو

آنکه صد تیمار دارش نیست بس
چون تواند داشتن تیمار کس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.