هوش مصنوعی: این شعر از پور ادهم صحبت می‌کند که دارای دل بی‌خویش و ثروت فراوان بود. با وجود قدرت و حکومت، زندگی‌اش تلخ شد و با فقر و رنج روبرو گشت. در نهایت، او به حمام رفت و در حالی که ضعیف و بی‌پناه بود، از زندگی و دنیا شکایت کرد. شعر به مفاهیمی مانند فقر، رنج، دنیاگریزی، و ارزش اشک و رنج انسان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و فقر ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

الحكایة و التمثیل

پور ادهم کو دلی بیخویش داشت
قرب صداشهب در آخور بیش داشت

گرچه دارالملک حکمش بلخ شد
بلخ شد تصحیف یعنی تلخ شد

جان شیرینش که پر تعظیم بود
یافت قلب بلخ کابراهیم بود

چون غم فقرش درآمد شاد شد
فقر چون دید از همه آزاد شد

گرچه روی دین ازو آراستند
شد سوی حمام سیمش خواستند

بر درحمام در حال اوفتاد
همچو مرغی بی پر وبال اوفتاد

گفت چون در خانهٔ شیطان مرا
نیست با دستی تهی فرمان مرا

رایگان در خانهٔ رحمن شدن
کی توان نتوان شدن نتوان شدن

چون بدید آدم که سرکار چیست
قصد دنیا کرد و عمری خون گریست

گر توهم فرزند اوئی خون گری
کم مباش از ابر ز ابر افزون گری

خون گری چون نیست بر گریه مزید
کاب چشم افتاد چون خون شهید

نرگس چشمت گر آرد شبنمی
نقد گردد آب رویت عالمی

قطرهٔ اشک تو در سودا و شور
آتش دوزخ بمیراند بزور

هرچه زاینجا میبری آنزان تست
نیک و بد درد تو و درمان تست

توشه زاینجا برکه آدم گوهری
کان بری آنجا کز اینجا آن بری
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.