هوش مصنوعی: پیرزنی که پسر جوان و زیبایش را کشته‌اند، با اندوه فراوان به سوگ او می‌نشیند. او در حالی که موهایش را کنده و صورت و لباسش را به خون آلوده کرده، جمعیت را به دور خود گرد آورده است. یکی از حاضران به او می‌گوید که این رفتار شایسته نیست و باید صورتش را بپوشاند. پیرزن در پاسخ می‌گوید که اگر کسی چنین درد و آتشی در دل داشت، بیش از این هم روا می‌داشت. او تأکید می‌کند که تا وقتی کسی مادر فرزند کشته‌ای نباشد، نمی‌تواند اندوه او را درک کند.
رده سنی: 15+ متن حاوی مضامین عمیق عاطفی مانند سوگ و اندوه است که درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، برخی تصاویر مانند خون‌آلود بودن صورت و لباس ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

الحكایة و التمثیل

پیر زالی بود با پشتی دو تاه
کشته بودندش جوانی همچو ماه

پیش مادر آن پسر را بر سپر
باز آوردند در خون جگر

پیرزن آمد بضعف از موی کم
سر برهنه موی کنده روی هم

کرده خون آلود روی و جامه را
گرد خویش آورده صد هنگامه را

گرچه پشتی کوژبودش چون کمان
تیر آهش میگذشت از آسمان

آن یکی گفتش که هان ای پیرزن
رخ بپوش و چادری در سرفکن

زانکه نبود این عمل هرگز روا
پیرزن در حال گفت ای بینوا

گر ترا این آتشستی بر جگر
هم روا میدارئی زین بیشتر

تا نیاید آتش من در دلت
این روا بودن نیاید حاصلت

چون نبودی مادر کشته دمی
کی توانی کرد چون من ماتمی

چون ترا میبینم از آزادگان
کی شناسی کار درد افتادگان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.