هوش مصنوعی:
متن داستانی است درباره موسی که با یک کبوتر نازنین و یک باز (شاهین) روبرو میشود. باز از موسی میخواهد که کبوتر را به او بدهد، اما موسی درگیر dilemmای اخلاقی میشود: آیا باید کبوتر را نجات دهد یا به باز گرسنه کمک کند؟ در پایان، مشخص میشود که هر دو پرنده در واقع فرشتههایی بودند که برای آزمایش شفقت و دیانت موسی فرستاده شدهاند. متن بر اهمیت شفقت، رحمت، و امانتداری تأکید دارد.
رده سنی:
12+
متن دارای مفاهیم اخلاقی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای خوانندگان جوان چالشبرانگیز باشد.
الحكایة و التمثیل
گشت پیدا یک کبوتر نازنین
رفت موسی را همی در آستین
از پسش بازی درآمد سرفراز
گفت ای موسی بمن ده صید باز
رزق من اوست ازمنش پنهان مدار
لطف کن روزی من با من گذار
گشت حیران موسی عمران ازین
میتوان شد ای عجب حیران ازین
گفت این یک را امانم حاصل است
واندگر یک گرسنست این مشکلست
زینهاری پیش دشمن چون کنم
هست دشمن گرسنه من چون کنم
گفت اکنون هیچ دیگر بایدت
گوشتت یا این کبوتر بایدت
باز گفتا گوشتی گر باشدم
راضیم به از کبوتر باشدم
کز لکی خواست از پی مهمان خویش
تا ببرد پارهٔ از ران خویش
بازچون گشت ای عجب واقف زراز
شد فرشته صورت و گم گشت باز
گفت ما هر دو فرشته بودهایم
تا ابد از خورد و خفت آسودهایم
لیک ما را حق فرستاد این زمان
تا کند معلوم اهل آسمان
شفقت تو درامانت داشتن
رحمت تو در دیانت داشتن
هرکرا چشمی بشفقت باز شد
در حریم قرب صاحب راز شد
عفو آمد مذهبش تا بود او
بی کرم یک دم نمیآسود او
رفت موسی را همی در آستین
از پسش بازی درآمد سرفراز
گفت ای موسی بمن ده صید باز
رزق من اوست ازمنش پنهان مدار
لطف کن روزی من با من گذار
گشت حیران موسی عمران ازین
میتوان شد ای عجب حیران ازین
گفت این یک را امانم حاصل است
واندگر یک گرسنست این مشکلست
زینهاری پیش دشمن چون کنم
هست دشمن گرسنه من چون کنم
گفت اکنون هیچ دیگر بایدت
گوشتت یا این کبوتر بایدت
باز گفتا گوشتی گر باشدم
راضیم به از کبوتر باشدم
کز لکی خواست از پی مهمان خویش
تا ببرد پارهٔ از ران خویش
بازچون گشت ای عجب واقف زراز
شد فرشته صورت و گم گشت باز
گفت ما هر دو فرشته بودهایم
تا ابد از خورد و خفت آسودهایم
لیک ما را حق فرستاد این زمان
تا کند معلوم اهل آسمان
شفقت تو درامانت داشتن
رحمت تو در دیانت داشتن
هرکرا چشمی بشفقت باز شد
در حریم قرب صاحب راز شد
عفو آمد مذهبش تا بود او
بی کرم یک دم نمیآسود او
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.