هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از یک عاشق می‌گوید که معشوقی مانند ماه دارد و مدت‌ها در انتظار وصال او بوده است. وقتی معشوق وعدهٔ دیدار می‌دهد، عاشق در تصمیم‌گیری برای ورود به خانهٔ معشوق دچار تردید می‌شود و درگیر دوگانگی بین ابراز عشق و ترس از رد شدن می‌گردد. در نهایت، صادقی (شخصی خردمند) به او می‌گوید که عاشق واقعی نباید این‌قدر فکر کند، بلکه باید با جسارت عمل کند. شعر به ماهیت بی‌پروای عشق و تفاوت آن با عقل‌گرایی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند جان‌فشانی در راه عشق و دوگانگی‌های احساسی نیاز به بلوغ فکری دارند.

الحكایة و التمثیل

عاشقی را بود معشوقی چو ماه
مهر کرده ترک پیش او کلاه

مدتی در انتظارش بوده بود
جان بلب پرخون دل پالوده بود

داد آخر وعدهٔ وصلیش یار
گفت خواهد بودت امشب روز بار

مرد آمد تا در دلخواه خویش
اوفتادش مشکلی در راه پیش

گفت اگر این حلقه را بر در زنم
گویدم آن کیست من گویم منم

گویدم پس چون توئی با خویش ساز
عشق اگر بازی همه با خویش باز

ور بدو گویم نیم من این توی
گویدم پس تو برو گر میروی

در میان این دو مشکل چون کنم
خویش را بیخویش حاصل چون کنم

از شبانگه بر در آن دلفروز
هم درین اندیشه بود او تا بروز

این سخن گفتند پیش صادقی
گفت عاقل بود او نه عاشقی

زانکه همچون عاقلان صد گونه حال
گشت بروی در جواب و در سؤال

لیک اگر بودیش عشقی کارگر
درشکستی زود و در رفتی بدر

تا براندیشی تو کار از بد دلی
حاصلت گردد همه بی حاصلی

عاشقان را نیست با اندیشه کار
مصلحت اندیش باشد پیشه کار

عاشق جانسوز خواهد سوز عشق
روز محشر شب شود در روز عشق

عشق بر معشوق چشم افتادنست
بعد از آن از بیدلی جان دادنست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:المقالة التاسعة و الثلثون
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.