هوش مصنوعی: شاعر از معشوق خود می‌خواهد که شکایت‌هایش را کنار بگذارد و بار عشق را بر دوش او نگذارد تا در غم جدایی شرمنده نشود. او از معشوق می‌خواهد زودتر بازگردد و انتظارش را نکشد. شاعر بر پیمان و عهد خود تأکید دارد و از معشوق می‌خواهد که رازدار او باشد و همیشه با او بماند. در پایان، شاعر از زیبایی بی‌نظیر معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل

ای پر آتش داشته پیوسته دل
هر شکایت کان ز ما داری بهل

بار عشق روی ما برجان منه
تا نگردی در غم هجران خجل

چشم راهی می‌کشم زوتر بیا
العجل ای یار زیبا العجل

پای ما چون سرو بستان ز انتظار
هست یا سودات تا زانو بگل

با صبا همراه شو هنگام صبح
گر شکایت نیستت ازما بدل

بر سر پیمان و عهدت آمدم
تا نگوئی دیگرم پیمان گسل

متصل می‌باش با ما روز و شب
راز دار ما شو و شو متصل

روی من می‌بینی که از خوبی گذشت
از جمال خوبرویان چگل
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:ندامت گل از استعفاء خود و بخشیدن بزاری بلبل
گوهر بعدی:ادامه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.