هوش مصنوعی: این غزل عاشقانه درباره انتظار برای معشوق، بیان عشق و وفاداری، و درخواست برای نزدیکی و همدلی است. شاعر از معشوق می‌خواهد زودتر بازگردد و از دوری او شکایت می‌کند. همچنین، او به دوستانش اعتماد دارد و از دشمنان نمی‌ترسد. در بخشی از شعر، بلبل به عنوان نماد عاشق توصیف می‌شود که از عشق بی‌خود شده و ناله می‌کند. در نهایت، شاعر از معشوق می‌خواهد که به او نزدیک شود و از ترس دیگران نهراسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم شعر نیاز به درک ادبی و عاطفی بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

ادامه

چون بخوانی این غزل با او بگوی
انتظارت می‌کشم زوتر بپوی

تا بخواهم عذر تو یکبارگی
زانکه از ما دیدهٔ آوارگی

هیچ اندیشه مکن از دشمنان
زانکه دارم بیعدد من دوستان

چون بدانند دوستان احوالهات
رحمت آرند بر تو و آمالهات

بوستان و گلستان آن تواست
بعد از این جان من و جان تو است

باغبان را من کنم دلخوش ز تو
گرچه در دل دارد او آتش ز تو

روز وشب در مجلسم باشی مقیم
نزد من باشی مرا باشی ندیم

آنچه می‌گویم برو باوی رسان
گو مترس از ناکسان و از کسان

کرد یک یک آن حکایتهای راز
از برای خاطر آن دل نواز

چون صبا را دید بلبل پیش رفت
مست عشق آمد دلش از خویش رفت

دست بوسی کرد وز جان ناله کرد
دیده را چون ابر پر از ژاله کرد

گفت نه برگردنم منت بسی
زانکه از من می‌کشی زحمت بسی

باز رستی از نگار سنگدل
دلبر هر جائیی پیمان گسل
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل
گوهر بعدی:آوردن باد صبا مژدۀ بلبل از گل و بر سر پیمان آمدن او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.