هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوعاتی مانند عشق الهی، فراق، درد و رنج معنوی، و جستجوی حقیقت می‌پردازد. شاعر از نور خداوند در دل سخن می‌گوید، از فراق و دوری از معشوق الهی شکایت می‌کند، و به دنبال رسیدن به ساحل آرامش است. همچنین، به مفاهیمی مانند مهر، وفا، محنت، و تلاش‌های بیهوده در زندگی اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات مورد استفاده نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارد.

غزل شمارهٔ ۱

فیض نور خداست در دل ما
از دل ماست نور منزل ما

نقل ما نقل حرف شیرینش
یاد آن روی شمع محفل ما

در دل از دوست عقدهٔ مشکل
در کف اوست حلّ مشکل ما

تخم محنت بسینهٔ ما کشت
آنکه مهرش سرشته در گل ما

سالها در جوار او بودیم
سایهٔ دوست بود منزل ما

در محیط فراق افتادیم
نیست پیدا کجاست ساحل ما

مهر بود و وفا که میکشتیم
از چه جور و جفاست حاصل ما

دست و پا بس زدیم بیهوده
داغ دل گشت سعی باطل ما

دل بتیغ فراق شد بسمل
چند خواهد طپید بسمل ما

چونکه خواهد فکند در پایش
سر ما دستمزد قاتل ما

طپش دل زشوق دیدار است
به از این چیست فیض حاصل ما

در سفر تا بکی تپد دل ما
نیست پیداکجاست منزل ما

بوی جان میوزد در این وادی
ساربانا بدار محمل ما

هر کجا میرویم او با ماست
اوست در جان ما و در دل ما

جان چو هاروت و دل چو ماروتست
زاسمان اوفتاده در گل ما

زهرهٔ ماست زهرهٔ دنیا
شهواتست چاه بابل ها

از الم های این چه بابل
نیست واقف درون غافل ما

کچک درد تا بسر نخورد
نرود فیل نفس کاهل ما

فیض از نفس خویشتن ما را
نیست ره سوی شیخ کامل ما
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.