هوش مصنوعی: این متن به روابط پیچیده و گاه دردناک بین خویشاوندان و آشنایان می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که بیشتر رنج‌ها و کینه‌ها از سوی نزدیکان است تا بیگانگان. او از حسد، طمع و آسیب‌هایی که از طرف خویشاوندان و آشنایان می‌بیند شکایت دارد و در نهایت توصیه می‌کند که به جای تکیه بر دیگران، به خداوند پناه ببریم.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم پیچیده‌ای مانند روابط انسانی، حسد و عرفان است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین برخی از مضامین مانند کینه و رنج‌های عاطفی ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۴

هر دمم نیشی ز خویشی میرسد با آشنا
عمر شد در آشنائیها و خویشی ها هبا

کینه ها در سینه ها دارند خویشان ازحسد
آشنایان در پی گنجینه های عمرها

هیچ آزاری ندیدم هرگز از بیگانهٔ
هر غمی کامد بدل از خویش بود و آشنا

بحر دل را تیره گرداند چو خویشی بگذرد
میزند بر دل بگد چون آشنا کرد آشنا

خویش میخواهد نباشد خویش بر روی زمین
تا بریزد روزی آن بر سر این از سما

چون سلامی می کند سنگیست بر دل میخورد
بی سلام ار بگذرد بر جان خلد زان خارها

راحتی مر آشنا را زآشنائی کم رسد
نیست راضی آشنائی از سلوک آشنا

شکوه کم کن فیض از یاران ودر خودکن نظر
تا چگونه میکنی در بحر دلها آشنا

گر زمن پرسی زخویش و آشنا بیگانه شو
با خدای خویش میباش آشنا و آشنا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.