هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و دوگانگی‌های آن می‌پردازد. شاعر توصیف می‌کند که عشق گاهی مانند بهشت و گاهی مانند دوزخ است. او از احساسات متضاد در عشق، مانند وصال و فراق، لذت و رنج، سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که حتی دوزخ (رنج) در عشق می‌تواند شیرین باشد. در نهایت، شاعر به صلح درونی و پذیرش این دوگانگی‌ها اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده مانند بهشت و دوزخ ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۳

نعیمی یا جحیمی جنتی ای عشق یا دوزخ
شوی گاهی بهشت من شوی گاهی مرا دوزخ

چه روی دوست بنمائی بهشت آنجا چه بنماید
چه سوزی در فراق او دلمرا حبذا دوزخ

گشائی چون در وصلم بهشت نقد می بینم
چو بندی بررخم ایندرشود نقداین سرادوزخ

اگر وصلست اگرهجران که دراد لذتی در غم
مدام از عشق درجانم بهشتی هست یا دوزخ

کسی دیده است یکجوهرگهی جنت شودگه نار
دروهم این بود هم آن کجاجنت کجا دوزخ

توباخودازهدادرجنک ومن باهردو عالم صلح
مراباشد جزا جنت ترا باشد سزا دوزخ

غضب چون یابد استیلاترا سوزد بنقد اینجا
وجود تو درآندم میشود نقد آنرا دوزخ

چوفیض از دولت عشق از همه عالم بود راضی
گذر چون افکند بر پل شود نارش هوا دوزخ
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.