هوش مصنوعی: این شعر از بوی رحمان و تأثیر آن بر دل، جان، جهان و طبیعت سخن می‌گوید. با اشاره‌ای به تجدید حیات و تازگی در همه چیز، از زمین و آسمان گرفته تا بهشت و حور و غلمان. همچنین، به ظهور ایمان و زوال کفر اشاره دارد و در پایان، از تأثیر این فیض بر شعر و شاعران می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد، اما نوجوانان و بزرگسالان می‌توانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۳۲۲

بوی رحمان از یمن آمد دل و جان تازه شد
دل چه و جان چه جهان از بوی رحمان تازه شد

آن شراب کهنه چون بر سر دوید از لطف آن
هم دماغ و هم دل و هم عقل و هم جان تازه شد

نفخهٔ بگذشت زان بو بر زمین و آسمان
هم زمین و هم زمان هم چرخ گردان تازه شد

زان نسیمی در چمن شد سرو از رفتار ماند
گل تجلی کرد و بانگ عندلیبان تازه شد

نفخهٔ زان رفت تا عقبی قیامت زان طپید
عالمی از نو بنا شد جان بجانان تازه شد

نفخهٔ زان در نعیمستان جنت اوفتاد
هم بهشت و هم حور و غلمان تازه شد

چون نقاب زلف از روی چو مه یکسو فکند
ظلمت کفر از میان برخواست ایمان تازه شد

فیض در طور حقیقت شعرهای تازه گفت
شاعرانرا هم ز نظمش طرز دیوان تازه شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.