هوش مصنوعی: این شعر به بیان ارزش و جایگاه شعر و شاعری می‌پردازد. شاعر از توانایی شعر در بیان احساسات، عرفان، عشق، هجران و وصال سخن می‌گوید. او اشاره می‌کند که شعر می‌تواند آرزوهای دل و ذوق جان را در قالب کلمات بیاورد و حتی از مجاز برای رسیدن به حقیقت استفاده کند. همچنین، شاعر به زیبایی‌های دنیوی مانند حسن بتان و عناصر زیبایی‌شناختی مانند خط و خال و چشم اشاره می‌کند و آن‌ها را به عنوان رمزی از فتنه توصیف می‌کند. در نهایت، شعر به عنوان تقاضایی از سوی شاعر برای بیان این مفاهیم عمیق و زیبا مطرح می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعاره‌ها و مجازهای پیچیده در شعر، درک این متن را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند فتنه و زیبایی‌های دنیوی ممکن است نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری برای درک کامل داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۳۵۲

گر زنم لاف از سخن شعر این تقاضا می‌کند
نیست لاف از خوی من شعر این تقاضا می‌کند

جای لافست آنسخن کان وقت را خوش می‌کند
شعر را اینست فن شعر این تقاضا می‌کند

دعوی عرفان و عسق و حرف هجران و وصال
برتر است از حد من شعر این تقاضا می‌کند

هرچه دل کرد آرزو و جان از آن ذوقی گرفت
آرم آنرا در سخن شعر این تقاضا می‌کند

گه مجاز آرم حقیقت مطلبم باشد از آن
گرچه دارم هر دو فن شعر این تقاضا می‌کند

گاه قصدم زینت دنیاست از حسن بتان
کان بتست و راهزن شعر این تقاضا می‌کند

خط و خال و چشم و ابرو زلف و رخسار و دهان
هست رمزی از فتن شعر این تقاضا می‌کند

هست حق عقبای من حسن بتان دنیای من
گویم از هر دو سخن شعر این تقاضا می‌کند

نیست نیکو رد شعر فیض از صاحب‌دلان
گوید او گر ما و من شعر این تقاضا میکند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.