هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به ستایش معشوق و بیان احساسات عمیق عاشقانه می‌پردازد. شاعر از وصل، یاد و ذکر معشوق به عنوان جان‌فزا و دلگشا یاد می‌کند و عشق را به عنوان مایه‌ ابتلا و بلای عاشق توصیف می‌نماید. همچنین، به رابطه‌ی عمیق و ناگسستنی بین عاشق و معشوق اشاره دارد و معشوق را مبدأ و منتهای عاشق می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارند.

غزل شمارهٔ ۵۳۲

ای وصل تو جانفزای عاشق
وی یاد تو دلگشای عاشق

ذکر خوش تو حلاوت او
نام تو گره گشای عاشق

ای روی تو والضحی و مویت
و اللیل اذا سجای عاشق

مویت کفرست و روی ایمان
ای مایهٔ ابتلای عاشق

دردش از تو دواش از تو
ای راحت و ای بلای عاشق

تو با وی و او ترا طلبکار
وصل تو خرد ربای عاشق

در روی تو بیند آنچه خواهد
ای جام جهان نمای عاشق

از تو آید بتو گراید
ای مبدا و منتهای عاشق

جان میکندت فدا چه باشد
گر به پذری فدای عاشق

در حنجرهٔ ملک نباشد
آن نغمهٔ دلربای عاشق

در حوصلهٔ فلک نگنجد
آن ناله چون درای عاشق

ای باعث هوی هوی صوفی
وز بهر تو های های عاشق

پیوسته تو از برای خویشی
هرگز نشوی برای عاشق

هرگز نشدی بمدّعایش
ای مقصد و مدعای عاشق

او را یک کس بجای تو نیست
داری تو بسی بجای عاشق

هم قوت دل و روان اوئی
هم قوت دست و پای عاشق

فیض است دعای تو چه باشد
گر گوش کنی دعای عاشق
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.