هوش مصنوعی: متن شعری است که در آن شاعر از عشق و شوریدگی خود سخن می‌گوید و از معشوق خود می‌خواهد که او را دلداری دهد. شاعر از روز وصل و لطف و ایثار سخن می‌گوید و از زیبایی و جمال معشوق خود به وجد آمده است. او از مستی جان‌ها بر لب معشوق و از نوای طوطیان و شکرهای فراوان در این روز خاص یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و شوریدگی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات شعری ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۸۴

بیا با تو مرا کاراست امروز
مرا سودایِ گُلْزاراست امروز

بیا دِلْدارِ من دِلْداری‌یی کُن
که روزِ لُطف و ایثاراست امروز

دلِ من جامه‌ها را می‌دَرانَد
که روز وَصلِ دِلْداراست امروز

بِخَندانْ جانِ ما را از جَمالی
که بر گُلْبَرگ و گُلْناراست امروز

چرا جان‌ها بَر آن لبْ مَست گشتند؟
که آن جا نُقْلِ بسیاراست امروز

نَوایِ طوطیان آفاقْ پُر شُد
که شِکَّرها به خَروارست امروز
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.