هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از توکل به خدا به عنوان راه رهایی از تعلقات دنیوی و ریاکاری‌های مذهبی سخن می‌گوید. شاعر از خرقه و سجاده و تسبیح عبور کرده و به جایگاه والای توکل بر خدا رسیده است. او بت‌های درونی و ظاهری را شکسته و به سوی تعالی روحانی حرکت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و انتقاد از ریاکاری‌های مذهبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین نیاز به بلوغ فکری برای درک لایه‌های معنایی شعر وجود دارد.

غزل شمارهٔ ۸۴۹

رفتم بخرابات توکلت علی‌الله
وارستم از آفات توکلت علی‌الله

ز خرقه و سجاده و تسبیح گذشتم
در کشف و کرامات توکلت علی‌الله

در خرقه سالوس نهان چند توان داشت
بتخانهٔ طاعات توکلت علی‌الله

عزی بدر آوردم و بر خاک فکندم
بر سنگ زدم لات توکلت علی‌الله

از آب و گل خویش سبک گشتم و رفتم
تا بام سموات توکلت علی‌الله

راه سفر طامه کبراست توکل
تا چند ز طامات توکلت علی‌الله

گویم سخنی فیض اگرنه خرفی تو
بگذر ز خرافات توکلت علی‌الله
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.