هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر با تکرار عبارت "ز من چه پرسی" تأکید می‌کند که تمام وجودش متعلق به معشوق است و هر چه دارد از اوست. او خود را شیدا، مأوا، انشا، رسوا، کالا، نای، دریا و صحرای معشوق می‌داند و نشان می‌دهد که معشوق در تمام وجودش نفوذ دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به آشنایی با ادبیات و اشعار عرفانی دارد.

غزل شمارهٔ ۹۰۰

پیدای توام ز من چه پرسی
شیدای توام ز من چه پرسی

در دل پیوسته جای داری
مأوای توام ز من چه پرسی

از سر تا پای صنعت تو است
انشای توام ز من چه پرسی

سر همه مو بموی دانی
رسوای توام ز من چه پرسی

گفتی که چه گفتی و چه کردی
مثوای توام ز من چه پرسی

گفتی که بدی تو یا نکوئی
کالای توام ز من چه پرسی

آنرا شنوی که خود دمیدی
من نای توام ز من چه پرسی

جانم صدف و تو گوهر آن
دریای توام ز من چه پرسی

بر تو پنهانم آشکار است
صحرای توام ز من چه پرسی

فردا چه دهم حساب امروز
فردای توام ز من چه پرسی

از من ناید جز آنچه خواهی
بر رای توام ز من چه پرسی

اوصاف تو راست فیض مظهر
سیمای توام ز من چه پرسی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.