هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از دوستی و رفاقت سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که اگر دوست با ترش‌رویی رفتار کند، دل شاعر را می‌رنجاند. همچنین، شاعر از جمال و فضیلت شمس‌الدین سخن می‌گوید و او را ستایش می‌کند. در پایان، شاعر تبریز را به خاطر کمال و حرمت آن می‌ستاید.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از زبان و مفاهیم شعری کلاسیک و نیاز به درک عمیق‌تر از مفاهیم ادبی و تاریخی، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ستایش شخصیت‌ها و شهرها ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۰۳

گَر تو تَنگ آیی زِ ما، زوتَر بُرون رو، ای حَریف
کَزْ تُرُش رویی همی‌رَنجَد دِلارام ِظَریف

گَر همی‌اِنْکارِ خود پنهان کُنی، بر رویِ تو
می نِمایَد دُشمنی‌ها بر رُخِ تو لیفْ لیف

روز گِردَک بر رُخِ داماد می‌باشد نِشان
از جَمالِ او که نامَش کرد رومی نیف نیف

چون خداوندْ شَمسِ دین چوگان زَنَد، یارش کجاست؟
وَرْ بر اسبِ فَضْل بِنْشینَد، کجا دارد رَدیف؟

خوان و بَزمِ هر دو عالَم، نَزدِ بَزمِ شمسِ دین
چون یکی کاسه پُرآش و بر سَرِ او یک رَغیف

وان رَغیف و آش و کاسه، صَدْقه تبریز دان
از کَمال و حُرمَتِ شهرِ شَهَنشاهِ شَریف
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.