۲۵۱ بار خوانده شده
ای صفات مقدس تو صمد
وی منزه زشبه و جفت و ولد
ای برآرندهٔ مه و خورشید
نقشبند جهان بیم و امید
ای به تو زنده جان و جسم به جان
جسم و جان را زلطفتوستروان
قبلهٔ روح آستانهٔ توست
دل مجروح ما خزانهٔ توست
کرم و رحمت تو بی عدد است
روح را هر نفس زتو مدد است
در جهان هر چه هست در کارند
آنکه مجبور و آنکه مختارند
همه گردن نهاده حکم ترا
دم که یارد زدن زچون و چرا؟!
این و آن عاشق جمال تواند
روز و شب طالب وصال تواند
تا در آن کارگاه کار کراست
تا در آن آستانه بار کراست
ای بسا مسجدی که راندهٔ توست
ای بسا بت ستاکه خواندهٔ توست
گر سیاست کنی تو مسجد کیست؟!
ورعنایت کنی تو بتکده چیست؟!
هر چه خواهیکنیکه حکم تراست
زآنکه حکمت ورای چون و چراست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
وی منزه زشبه و جفت و ولد
ای برآرندهٔ مه و خورشید
نقشبند جهان بیم و امید
ای به تو زنده جان و جسم به جان
جسم و جان را زلطفتوستروان
قبلهٔ روح آستانهٔ توست
دل مجروح ما خزانهٔ توست
کرم و رحمت تو بی عدد است
روح را هر نفس زتو مدد است
در جهان هر چه هست در کارند
آنکه مجبور و آنکه مختارند
همه گردن نهاده حکم ترا
دم که یارد زدن زچون و چرا؟!
این و آن عاشق جمال تواند
روز و شب طالب وصال تواند
تا در آن کارگاه کار کراست
تا در آن آستانه بار کراست
ای بسا مسجدی که راندهٔ توست
ای بسا بت ستاکه خواندهٔ توست
گر سیاست کنی تو مسجد کیست؟!
ورعنایت کنی تو بتکده چیست؟!
هر چه خواهیکنیکه حکم تراست
زآنکه حکمت ورای چون و چراست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:والذین جاهدوافینا لنهدینهم سبلنا، صدق الله
گوهر بعدی:یفعل الله مایشاء، و یحکم مایرید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.