هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد و رنج عاشق در برابر معشوق است. شاعر از معشوق میپرسد که پس از گرفتن جان و دلش، چه میخواهد. او خود را اسیر دام معشوق میداند و از بیتوجهی معشوق شکایت میکند. در نهایت، شاعر تسلیم عشق میشود و از معشوق میخواهد که هرچه میخواهد انجام دهد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
خشکسال ادب
دگر ز جان من ای سیمبر چه می خواهی؟
ربودهای دل زارم دگر چه می خواهی؟
مریز دانه که ما خود اسیر دام توایم
ز صید طایر بی بال و پر چه می خواهی؟
اثر ز ناله خونین دلان گریزان است
ز ناله ای دل خونین اثر چه می خواهی؟
به گریه بر سر راهش فتاده بودم دوش
به خنده گفت از این رهگذر چه می خواهی؟
نهاده ام سر تسلیم زیر شمشیرت
بیار بر سرم ای عشق هر چه می خواهی
کنون که بی هنرانند کعبه دل خلق
چو کعبه حرمت اهل هنر چه می خواهی؟
به غیر آن که بیفتد ز چشم ها چون اشک
به جلوه گاه خزف از گهر چه می خواهی؟
رهی چه می طلبی نظم آبدار از من؟
به خشکسال ادب شعر تر چه می خواهی؟
ربودهای دل زارم دگر چه می خواهی؟
مریز دانه که ما خود اسیر دام توایم
ز صید طایر بی بال و پر چه می خواهی؟
اثر ز ناله خونین دلان گریزان است
ز ناله ای دل خونین اثر چه می خواهی؟
به گریه بر سر راهش فتاده بودم دوش
به خنده گفت از این رهگذر چه می خواهی؟
نهاده ام سر تسلیم زیر شمشیرت
بیار بر سرم ای عشق هر چه می خواهی
کنون که بی هنرانند کعبه دل خلق
چو کعبه حرمت اهل هنر چه می خواهی؟
به غیر آن که بیفتد ز چشم ها چون اشک
به جلوه گاه خزف از گهر چه می خواهی؟
رهی چه می طلبی نظم آبدار از من؟
به خشکسال ادب شعر تر چه می خواهی؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:برق نگاه
گوهر بعدی:حاصل عمر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.