۶۰۳ بار خوانده شده

همت مردانه

در دام حادثات ز کس یاوری مجوی
بگشا گره به همت مشکل گشای خویش

سعی طبیب موجب درمان درد نیست
از خود طلب دوای دل مبتلای خویش

بر عزم خویش تکیه کن ار سالک رهی
واماند آن که تکیه کند برعصای خویش

گفت آهویی به شیر سگی در شکارگاه
چون گرم پویه دیدش اندر قفای خویش

کای خیره سر بگرد سمندم نمی رسی
رانی و گر چو برق به تک بادپای خویش

چون من پی رهایی خود می کنم تلاش
لیکن تو بهر خاطر فرمانروای خویش

با من کجا به پویه برابر شوی از آنک
تو بهر غیر پویی و من از برای خویش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رازداری
گوهر بعدی:کالای بی بها
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.