هوش مصنوعی: این متن شعری است که بهار و شادی را ستایش می‌کند و از عشق و آزادی سخن می‌گوید. شاعر از طبیعت و سماع آسمان الهام گرفته و به عاشقان و دیوانگان توصیه می‌کند که از قید و بندها رها شوند و به شادی و عشق بپردازند. همچنین، متن به نوعی به نقد عقل و منطق می‌پردازد و دیوانگی را به عنوان راهی برای رهایی معرفی می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دیوانگی و نقد عقل ممکن است نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۱۳۷۰

آمد بهار ای دوستان مَنْزِل سویِ بُستان کنیم
گِردِ غریبانِ چَمَن، خیزید تا جولان کنیم

امروز چون زَنبورها، پَرّان شَویم از گُل به گُل
تا در عَسَل خانه‌یْ جهان، شش گوشه آبادان کنیم

آمد رَسولی از چَمَن، کین طَبْل را پنهان مَزَن
ما طَبْل خانه‌یْ عشق را، از نَعْره‌ها ویران کنیم

بِشْنو سَماعِ آسْمان، خیزید ای دیوانگان
جانَم فِدایِ عاشقان، امروز جانْ اَفشان کنیم

زنجیرها را بَردَریم، ما هر یکی آهنگریم
آهن گَزان چون کَلْبَتَین، آهنگِ آتشْدان کنیم

چون کورهٔ آهنگران، در آتشِ دل می‌دَمیم
کاهنْ دلان را زین نَفَس، مُسْتَعْمِلِ فرمان کنیم

آتش دَرین عالَم زَنیم، وین چَرخ را بَرهَم زَنیم
وین عقلِ پا بر جایْ را، چون خویشْ سَرگردان کنیم

کوبیم ما بی‌پا و سَر، گَهْ پایِ میدانْ گاه سَر
ما کِی به فرمانِ خودیم، تا این کنیم و آن کنیم؟

نی نی، چو چوگانیم ما، در دستِ شَهْ گَردان شُده
تا صد هزاران گوی را، در پایِ شَهْ غَلطان کنیم

خامُش کنیم و خامُشی هم مایهٔ دیوانگی‌ست
این عقل باشد کاتشی در پَنبه‌یی پنهان کنیم؟
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.