هوش مصنوعی: این شعر از ستم و نابرابری اجتماعی می‌گوید، جایی که زحمتکشان به سختی کار می‌کنند اما ثمرهٔ کارشان به ثروتمندان می‌رسد. شاعر از رنج‌های خود و دیگران می‌نویسد و خواهان تغییر و عدالت است. همچنین، تمایل به شادی و نوگرایی در بخشی از شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق اجتماعی و انتقادی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات به نابرابری و ستم نیاز به درک بیشتری از مسائل جامعه دارد.

نوای مزدور

ز مزد بندهٔ کرپاس پوش محنت کش
نصیب خواجهٔ ناکرده کار رخت حریر

ز خوی فشانی من لعل خاتم والی
ز اشک کودک من گوهر ستام امیر

ز خون من چو زلو فربهی کلیسا را
بزور بازوی من دست سلطنت همه گیر

خرابه رشک گلستان ز گریهٔ سحرم
شباب لاله و گل از طراوت جگرم

بیا که تازه نوا می تراود از رگ ساز
مئی که شیشه گدازد به ساغر اندازیم

مغان و دیر مغان را نظام تازه دهیم
بنای میکده های کهن بر اندازیم

ز رهزنان چمن انتقام لاله کشیم
به بزم غنچه و گل طرح دیگر اندازیم

به طوف شمع چو پروانه زیستن تا کی؟
ز خویش اینهمه بیگانه زیستن تا کی؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قسمت نامهٔ سرمایه دار و مزدور
گوهر بعدی:آزادی بحر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.