هوش مصنوعی:
این متن یک غزل عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد عشق، جدایی و دلتنگی میگوید. او از سنگهای سخت و بیجان نیز صنمی میتراشد تا شاید تسکینی برای دلش باشد. شاعر به ستایش معشوق میپردازد و از نالههای خود و ناتوانی در برابر عشق سخن میگوید. همچنین، اشاراتی به عرفان و گذر از تعلقات دنیوی دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و دلتنگی نیاز به بلوغ فکری دارد.
دل دیده ئی که دارم همه لذت نظاره
دل دیده ئی که دارم همه لذت نظاره
چه گنه اگر تراشم صنمی ز سنگ خاره
تو به جلوه در نقابی که نگاه بر نتابی
مه من اگر ننالم تو بگو دگر چه چاره
چه شود اگر خرامی به سرای کاروانی
که متاع ناروانش دلکی است پاره پاره
غزلی زدم که شاید به نوا قرارم آید
تب شعله کم نگردد ز گسستن شراره
دل زنده ئی که دادی به حجاب در نسازد
نگهی بده که بیند شرری بسنگ خاره
همه پارهٔ دلم را ز سرور او نصیبی
غم خود چسان نهادی به دل هزار پاره
نکشد سفینه کس به یمی بلند موجی
خطری که عشق بیند بسلامت کناره
به شکوه بی نیازی ز خدایگان گذشتم
صفت مه تمامی که گذشت بر ستاره
چه گنه اگر تراشم صنمی ز سنگ خاره
تو به جلوه در نقابی که نگاه بر نتابی
مه من اگر ننالم تو بگو دگر چه چاره
چه شود اگر خرامی به سرای کاروانی
که متاع ناروانش دلکی است پاره پاره
غزلی زدم که شاید به نوا قرارم آید
تب شعله کم نگردد ز گسستن شراره
دل زنده ئی که دادی به حجاب در نسازد
نگهی بده که بیند شرری بسنگ خاره
همه پارهٔ دلم را ز سرور او نصیبی
غم خود چسان نهادی به دل هزار پاره
نکشد سفینه کس به یمی بلند موجی
خطری که عشق بیند بسلامت کناره
به شکوه بی نیازی ز خدایگان گذشتم
صفت مه تمامی که گذشت بر ستاره
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نوای من از آن پر سوز و بیباک و غم انگیزست
گوهر بعدی:گرچه شاهین خرد بر سر پروازی هست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.