هوش مصنوعی:
این متن به رابطهی پیچیدهی بین عقل و عشق میپردازد و بیان میکند که عقل نیز میتواند با عشق و ذوق همراه باشد، اما گاهی جرأت رندانه برای ابراز آن وجود ندارد. شاعر به دنبال تحرک و تغییر است و از ایستایی بیزار است. او جنون را نیرویی میداند که میتواند او را از رکود نجات دهد، اما کنترل این جنون کار هر کسی نیست.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند جنون و دیوانگی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا گمراهکننده باشد.
عقل هم عشق است و از ذوق نگه بیگانه نیست
عقل هم عشق است و از ذوق نگه بیگانه نیست
لیکن این بیچاره را آن جرأت رندانه نیست
گرچه می دانم خیال منزل ایجاد من است
در سفر از پا نشستن همت مردانه نیست
هر زمان یک تازه جولانگاه میخواهم ازو
تا جنون فرمای من گوید دگر ویرانه نیست
با چنین زور جنون پاس گریبان داشتم
در جنون از خود نرفتن کار هر دیوانه نیست
لیکن این بیچاره را آن جرأت رندانه نیست
گرچه می دانم خیال منزل ایجاد من است
در سفر از پا نشستن همت مردانه نیست
هر زمان یک تازه جولانگاه میخواهم ازو
تا جنون فرمای من گوید دگر ویرانه نیست
با چنین زور جنون پاس گریبان داشتم
در جنون از خود نرفتن کار هر دیوانه نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:یا مسلمان را مده فرمان که جان بر کف بنه
گوهر بعدی:سوز و گداز زندگی لذت جستجوی تو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.