۳۴۸ بار خوانده شده

جهان رنگ و بو پیدا تو میگوئی که راز است این

جهان رنگ و بو پیدا تو میگوئی که راز است این
یکی خود را بتارش زن که تو مضراب و ساز است این

نگاه جلوه بدمست از صفای جلوه می لغزد
تو میگوئی حجابست این نقابست این مجاز است این

بیا در کش طناب پرده های نیلگونش را
که مثل شعله عریان بر نگاه پاکباز است این

مرا این خاکدان من ز فردوس برین خوشتر
مقام ذوق و شوقست این حریم سوز و ساز است این

زمانی گم کنم خود را زمانی گم کنم او را
زمانی هر دو را یابم چه رازست این چه رازست این
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بگذر از خاور و افسونی افرنگ مشو
گوهر بعدی:از داغ فراق او در دل چمنی دارم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.