۲۸۹ بار خوانده شده

نپنداری که مرغ صبح خوانم

نپنداری که مرغ صبح خوانم
بجزه و فغان چیزی ندانم

مده از دست دامانم که یابی
کلید باغ را درشیانم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:ندانم نکته های علم و فن را
گوهر بعدی:بچشم من جهان جز رهگذر نیست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.