هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که از مفاهیمی مانند حیرت، آینه، جلوه‌های الهی و عشق سخن می‌گوید. شاعر از حیرت در برابر زیبایی و جلال الهی می‌گوید و اینکه آینه‌ی وجود انسان تنها می‌تواند حواشی این حیرت را درک کند. او از عجز خود در برابر این جمال سخن می‌گوید و اینکه تنها راه قدردانی از آن، محو شدن در آن است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۴۲۰

چوگوید آینه‌ام شکر خوش معاشی حیرت
زجلوه باج‌گرفتم به بی‌تلاشی حیرت

به مکتبی‌که ادب وانگاشت سر خط نازت
نخواند جوهرآیینه جز حواشی حیرت

هزار آینه طاووس می‌پرم به خیالت
بهشت‌کرد جهان را چمن تراشی حیرت

شبی در آینه، سیر شکوه حسن توکردم
نمی‌رسم به‌خود اکنون ز دور باشی حیرت

به غیر محو شدن قدردان جلوه چه دارد
گلاب بزم توایم از نیاز پاشی حیرت

به علم و فضل منازیدکاین صفاکده دارد
به قدر جوهر آیینه بدقماشی حیرت

در آن مکان‌که به‌صیقل رسد حقیقت بیدل
ترحم است به حال جگرخراشی حیرت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.