هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند درد، رنج، ناامیدی، عشق و هستی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند سوختن، اشک، شب، سنگ و آیینه به‌عنوان نمادهایی برای بیان احساسات عمیق انسانی استفاده می‌کند. در نهایت، متن به این نکته اشاره دارد که زندگی پر از فراز و نشیب است و گاهی پذیرش شکست بخشی از مسیر رشد است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و رنج ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۴۷۴

وحشت مدعا جنون ثمر است
ناله بال‌فشانده ی اثر است

سوختن نشئهٔ طراوت ماست
شمع از داغ خویش گل به سر است

شب عشرت غنیمت غفلت
مژه‌ گر باز می‌کنی سحر است

سنگ در دامن امید مبند
فرصت آیینه‌داری شرر است

ساز نومیدی اختیاری نیست
خامشی نالهٔ شکست پر است

نتوان خجلت مراد کشید
ای خوش آن ئاله‌ای ‌که بی‌اثر ا‌ست

اشک گر دام مدعا طلبیست
چشم ما از قماش‌گریه تر است

وضع این بحر سخت بی‌پرواست
ورنه هر قطره قابل گهر است

سایه تا خاک پُر تفاوت نیست
از بقا تا فنا همین قدر است

درد کامل دلیل آزادیست
تا نفس ناله نیست در جگر است

همچو آیینه بسکه دلتنگیم
خانهٔ ما برون‌نشین در است

بیدل از کلفت شکست منال
بزم هستی دکان شیشه‌گر است
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.