هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیمی مانند جستجوی معنوی، حقیقت، خودشناسی، وهم و خیال، و رابطه انسان با جهان می‌پردازد. شاعر از بی‌نشانی راه، وهم‌های ذهنی، و دشواری‌های رسیدن به حقیقت سخن می‌گوید. همچنین، تأکید بر اهمیت تواضع، دوری از خودنمایی، و درک عمیق‌تر از زندگی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. درک این متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با مضامین انتزاعی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۱۱

نه منزل بی‌نشان، نی جاده تنگ است
به ‌راهت پای‌ خواب ‌آلوده سنگ است

به صد گلشن دواندی ریشهٔ وهم
نفهمیدی‌گل مقصد چه رنگ است

به حسن خلق خوبان دلشکارند
کمان شاخ‌گل نکهت خدنگ است

طرب‌کن ای حباب از ساز غف‌لت
که ‌گر واشد مژه ‌کام نهنگ است

جهان جنس بد و نیکی ندارد
تویی‌سرمایه هرجا صلح وجنگ است

در این گلشن سراغ سایهٔ گل
همان بر ساحت پشت پلنگ است

به یکتایی طرف گردیدنت چند
خیال‌اندیشی آیینه زنگ است

ز امید کرم قطع نظر کن
زمین تا آسمان یک چشم تنگ است

مکش رنج نگین‌داری‌که آنجا
سر وامانده ی نامت به سنگ است

بپرهیز از بلا‌ی خودنمایی
مسلمانی تو و عالم فرنگ است

صدایی از شکست دل نبالید
چو گل این قطره خون مینای رنگ است

به ‌گفتن گر رسانی فرصت ‌کار
شتابت آشیان‌ساز درنگ است

عدم هستی شد از وهم تو من
خیال آنجا که زور آورد بنگ است

منه بر نقش پایش جبهه بیدل
بر این آیینه عکس سجده زنگ است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.