هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر است که در قالب ناله‌های مختلف تجلی یافته است. شاعر از دردهای جسمی و روحی خود می‌گوید و احساس می‌کند که کسی زبان او را نمی‌فهمد. او از یأس و ناامیدی سخن می‌گوید و حتی سکوت را نیز ناله‌ای دیگر می‌داند. در نهایت، شاعر احساس گمگشتگی و بی‌پاسخ بودن دردهایش را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و روانی مانند یأس، ناامیدی و درد است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و نامناسب باشد. درک کامل این مفاهیم نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۶۱۰

چون سپند آرام جسم دردناکم ناله است
برق جولانی‌که خواهد سوخت پاکم ناله است

صد گریبان نسخهٔ رسوایی‌ام اما هنوز
یک الف ازانتخاب مشق چاکم ناله است

از علمداران یأسم‌، کار اقبالم بلند
کز سمک تا عالم اوج سماکم ناله است

کس نمی‌فهمد زبان خاکساریهای من
ورنه هرگردی‌که می‌خیزد ز خاکم ناله است

ازگداز عافیت؟کی برون جوشیده‌ام
بادهٔ درد دلم رگهای تاکم ناله است

تا نفس برخویش بالد یأس عریان می‌شود
بی‌رخت صد پیرهن سامان چاکم ناله است

کس بدآموز نزاکت فهمی الفت مباد
خامشی هم بی‌تواز بهرهلاکم ناله است

گم شدم از خویش تحریک دل آوازم نداد
این جرس بیدل نمی‌دانم چراکم ناله است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.