هوش مصنوعی: این متن به بیان دردها و رنج‌های روحی و عاطفی می‌پردازد و از بی‌قراری، مذلت، ناامیدی، و تلاش برای حفظ آبرو سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به عشق، وصال، و بیداری معنوی دارد. شاعر از مفاهیمی مانند سوختن، خار، اشک، و تیغ برای بیان احساسات عمیق خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۱۹

بیقراریهای چرخ از دست کجرفتاری است
خاک را آسودگی از پهلوی همواری است

نیست غیراز سوختن عید مذلت پیشگان
خار را در وصل آتش پیرهن‌گلناری است

از مزاج ما چه می‌پرسی‌که چون ریگ روان
خاک ما چون آب از ننگ فسردن جاری است

گر ز دست ما نیاید هیچ جانی می‌کنیم
نالهٔ بلبل درین‌گلشن گل بیکاری است

آبروخواهی‌، مقیم آستان خویش باش
اشک را از دیده پا بیرون نهادن خواری است

پرفشانی نیست ممکن بسمل تصویررا
زخمی تیغ تحیر از تپیدن عاری است

دست همت آستین می‌گردد از خالی شدن
سرنگونی مرد را از خجلت ناداری است

شعله خاکسترشود تا آورد چشمی به هم
یک مژه آسودگی اینجا به‌صد دشواری است

غیر تیغ اوکه بردارد سرافتادگان
خفتگان را صبح‌روشن صندل بیداری است

بگذر از فکر خرد بیدل‌که در بزم وصال
گردش آن چشم میگون آفت هشیاری است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.