هوش مصنوعی: دو درویش خراسانی، یکی ضعیف و دیگری قوی، در سفر همراه هم بودند. ضعیف هر دو شب یکبار و قوی روزی سه بار غذا می‌خورد. آن‌ها به ناحق به جاسوسی متهم شدند و دو هفته در خانه‌ای زندانی شدند. پس از آزادی، قوی مرده و ضعیف زنده بود. حکیمی توضیح داد که قوی به پرخوری عادت داشت و در سختی مرد، اما ضعیف به کم‌خوری عادت داشت و زنده ماند.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و تمثیلی است که برای درک بهتر، به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از زبان کلاسیک ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

حکایت شمارهٔ ۶

دو درویش خراسانی ملازم صحبت یکدیگر سفر کردندی یکی ضعیف بود که هر بدو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی اتفاقاً بر در شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند هر دو را به خانه‌ای کردن و در به گل بر آوردند بعد از دو هفته معلوم شد که بی گناهند در گشادند قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده.
مردم درین عجب ماندند حکیمی گفت خلاف این عجب بودی آن یکی بسیار خوار بوده است طاقت بینوایی نیاورد به سختی هلاک شد وین دگر خویشتن دار بوده است لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند.

وگر تن پرورست اندر فراخی
چو تنگی بیند از سختی بمیرد
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.