هوش مصنوعی: خواجه‌ای بنده‌ای بسیار زیبا داشت که با او رفتاری دوستانه و محترمانه داشت. یکی از دوستان خواجه اظهار تأسف کرد که چرا این بنده با وجود زیبایی‌اش، گاهی بی‌ادبی می‌کند. خواجه پاسخ داد که وقتی رابطه‌ای مانند عاشق و معشوق شکل می‌گیرد، دیگر رابطه مالک و مملوک معنا ندارد. سپس توصیفی شاعرانه از رابطه خواجه و بنده ارائه می‌شود که نشان‌دهنده بازیگوشی و نازکشی بنده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی و اجتماعی پیچیده‌ای است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، استفاده از زبان ادبی و استعاره‌های شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

حکایت شمارهٔ ۲

گویند خواجه‌ای را بنده‌ای نادرالحسن بود و با وی به سبیل مودت و دیانت نظری داشت با یکی از دوستان. گفت دریغ این بنده با حسن و شمایلی که دارد اگر زبان درازی و بی ادبی نکردی. گفت ای برادر چو اقرار دوستی کردی، توقع خدمت مدار که چون عاشق و معشوقی در میان آمد مالک و مملوک برخاست.

خواجه با بنده پری رخسار
چون درآمد به بازی و خنده

نه عجب کو چو خواجه حکم کند
وین کشد بار ناز چون بنده
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.