هوش مصنوعی: این شعر از بیدل به مضامینی مانند عشق، حیرت، ناتوانی انسان در برابر تقدیر، و بی‌ثباتی زندگی می‌پردازد. شاعر با زبانی نمادین از دشواری‌های راه سلوک، ناپایداری دنیا، و بی‌اختیاری انسان در برابر عشق و حیرت سخن می‌گوید. همچنین، تأکید دارد که تلاش‌های انسان در این جهان اغلب بی‌ثمر است و تنها عشق حقیقی می‌تواند راهگشا باشد.
رده سنی: 18+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۵۶

سرمنزل ثبات قدم جاده‌ساز نیست
لغزیده‌ایم‌، ورنه ره ما، دراز نیست

بر دوش نیستی نتوان بست ننگ جهد
رفتن ز خویش ناقهٔ راه حجاز نیست

تشویش انتظار قیامت قیامت است
ما را دماغ این همه ابرام ناز نیست

مژگان به‌هرچه بازکنی‌، مفت حیرت است
عشق‌هوس‌، همین‌دوسه‌روز است‌،‌باز نیست

گر محرم اشاره مژگان او شوی
در سرمه نغمه‌ای‌ست‌که در هیچ ساز نیست

بی‌اخثیار حیرتم‌، از حیرتم مپرس
آیینه است آینه‌، آیینه‌ساز نیست

زیر فلک به‌ کاهش دل ساز و صبرکن
درکارگاه شیشه‌گران جز گداز نیست

نقصان آبروکش و نام‌ گهر مبر
سوداگر جهان غرض‌ امتیاز نیست

جز همت آنچه ساز جهان تنزل است
باید نشیب کرد، تصور فراز نیست

ما عجزپیشه‌ها همه معشوق طینتیم
لیک آن بضاعتی‌که توان‌کرد، ناز نیست

سودای خضر، راست نیاید به تیغ عشق
ایثار نقد کیسهٔ عمر دراز نیست

عجز نفس چه پرده‌ گشاید ز راز دل
ما را نشانده‌اند بر آن در که باز نیست

بید‌ل ‌گداز دل خور و دندان به لب فشار
بر خوان عشق دعوت نان و پیاز نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.