هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه بیانگر عشق و جستجوی بی‌پایان معشوق (که می‌تواند نماد خداوند یا معشوق زمینی باشد) است. شاعر تأکید می‌کند که تمام جهان و پدیده‌های آن بازتابی از معشوق هستند و هیچ چیزی خارج از حوزهٔ وجود او نیست. او از ناتوانی در درک کامل معشوق و حسرت دیدارش می‌گوید و اشاره می‌کند که حتی طبیعت و آفاق نیز جلوه‌ای از او هستند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی فاخر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد.

غزل شمارهٔ ۷۸۰

تو آفتاب و جهان جزبه جستجوی تو نیست
بهار در نظرم غیر رنگ و بوی تو نیست

ازین قلمرو مجنون‌کسی نمی‌جوشد
که نارسیده به‌فهمت درآرزوی تو نیست

خروش‌کن‌فیکون در خم ازل ازلی‌ست
نوای‌کس به خرابات های و هوی تو نیست

ز دور باش ادب خیز حکم یکتایی
غبارما همه‌گرخون شود به‌کوی تونیست

جهان به حسرت دیدار می‌زند پر و بال
ولی چه سودکه رفع حجاب خوی تو‌نیست

ز بی‌نیازی مطلق‌، شکوه چوگانت
به‌عالمی‌ست‌که‌این هفت عرصه‌،‌گوی تو نیست

به‌کار خانهٔ یکتایی این چه استغناست
جهان‌جلوه‌ای و جلوه روبروی تو نیست

ز جوش بحر نواهاست در طبیعت موج
من وتویی همه آفاق غیرتوی تونیست

هزار آینه توفان حیرتست اینجا
که چشم سوی توداریم و هیچ سوی تونیست

حدیث مکتب عنقا چه سرکند بیدل
که حرف و صوت جزافسانهٔ مگوی تو نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.