هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از بیدل به موضوعاتی مانند ترک تعلقات دنیوی، ادب و فروتنی در برابر معشوق، یأس و امید، و درد و رنج عشق می‌پردازد. شاعر از ضرورت گذشتن از لذات دنیا برای رسیدن به آرامش معنوی سخن می‌گوید و بر اهمیت صبر و تحمل در راه عشق تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند یأس و درد نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

غزل شمارهٔ ۱۰۸۸

پیش ارباب حسب ترک نسب باید کرد
پردهٔ دیده و دل فرش ادب باید کرد

کاروانها همه محمل کش یأس است اینجا
ناله را بدرقهٔ سعی طلب باید کرد

باعث‌ گریه درین دشت اگر چیزی نیست
الم بیکسیی هست سبب بایدکرد

گر شود پیش تو منظور نثار نگهی
گوهر جان به هوس تحفهٔ لب باید کرد

جمع بودن به پریشان‌صفتی آسان نیست
روزها در قدم زلف تو شب باید کرد

زبن توهمکده سامان دگر نتوان یافت
جز دمی چند که ایثار تعب بایدکرد

ترک لذات جهان مفت سلامت شمرید
این شکر قابل آن نیست‌که تب بایدکرد

جیب‌ها موج طربگاه حضور دریاست
فکر خود کن‌ گرت اندیشهٔ رب باید کرد

نم آب و کف خاکی بهم آمیخته است
هر چه آید ز تو کاری‌ست عجب باید کرد

بیدل این انجمن وهم دگر نتوان یافت
درد هم مفت تماشاست طرب باید کرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.