هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، پیری، جنون، خودبینی، و تجربیات زندگی می‌پردازد. شاعر از احساسات عمیق خود مانند شکست عاطفی، ناتوانی در برابر زمان، و تأثیرات عشق و مستی سخن می‌گوید. همچنین، انتقادی به غرور و خودبینی در جامعه دارد و از مفاهیمی مانند عبرت و ویرانی زندگی نیز یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و جنون نیاز به بلوغ فکری برای تفسیر صحیح دارد.

غزل شمارهٔ ۱۱۰۴

حرف پیری داشتم لغزیدنم دیوانه‌کرد
قلقل این شیشه رفتار مرا مستانه‌کرد

با رطوبتهای پیری برنیامد پیکرم
از نم این برشکال آخرکمانم خانه‌کرد

دل شکستی دارد اما قابل اظهار نیست
ازتکلف موی چینی را نباید شانه‌کرد

پیش از ایجاد امتحان سخت‌جانیهای عشق
تیغ ابروی بتان را سر بسر دندانه‌ کرد

خانمانسوز است فرزندی ‌که بیباک اوفتد
اعتماد مهر نتوان بر چراغ خانه کرد

حسن در هر عضوش آغوش صلای ‌عاشق است
شمع سر تا ناخن پا دعوت پروانه‌ کرد

عالمی ز لاف دانش ربط جمعیت‌گسیخت
خوشه را یک سر غرور پختگی ها دانه ‌کرد

هیچکس یارب جنون مغرور خودبینی مباد
آشناییهای خویشم از حیا بیگانه کرد

صد جنون مستی است در خاک خرابات غرض
حلقه بر درها زدن ما را خط پیمانه‌ کرد

تاگشودم چشم یاد بستن مژگان نماند
عبرت این انجمن خواب مرا افسانه‌ کرد

عمرها بیدل ز-‌شم خلق پنهان زفستفم
عشق خواهد خاک ما را گنج این ویرانه‌ کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.