هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق، درد فراق، و حالات روحی شاعر می‌پردازد. از عناصر طبیعت مانند گل، آب، آفتاب، و شراب برای بیان احساسات استفاده شده است. شاعر از نگاه معشوق، اشک‌هایش، و درد دل‌هایش سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند هستی، گذرا بودن زندگی، و عشق الهی نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی استعاره‌ها و اصطلاحات نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

غزل شمارهٔ ۱۱۴۹

خطی‌ که بر گل روی تو آب می‌ریزد
به سایه آب رخ آفتاب می‌ریزد

زبان نکهت‌گل ازسوال خود خجل است
لبت ز بسکه به نرمی جواب می‌ریزد

فلک زخون ‌شفق آنچه شب به شیشه‌ کند
صباح در قدح آفتاب‌ می‌ریزد

به هرچه دیده گشودیم ‌گرد وبرانی‌ست
دل‌که رنگ جهان خراب می‌ریزد

خیال تیغ نگاه تو خون دلها ر‌بخت
به نشئه‌ای‌ که ز مینا شراب می‌ریزد

بیا که بی‌توام امشب به جنبش مژه‌ها
نگه ز دیده چوگرد ازکتاب می‌ریزد

دمی که از دم تیغت سخن رود به زبان
به حلق تشنهٔ ما حسرت آب می‌ریزد

به ‌گریه منکر تردامنان عشق مباش
که اشک بحر ز چشم حباب می‌ریزد

شکنج حلقهٔ دامی‌ که جیب هستی تست
اگر ز خویش برآیی رکاب می‌ریزد

تو ای حباب چه یابی خبر ز حسن محیط
که چشم شوخ تو رنگ نقاب می‌ریزد

درین محیط زبس جای خرمی تنگ است
اگر به خویش ببالد حباب می‌ریزد

بر آتش که نهادند پهلوی بیدل
که جای اشک‌، شرر زبن‌کباب می ریزد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.