هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبان عرفانی و فلسفی، به موضوعاتی مانند ناپایداری دنیا، بی‌اعتباری مال و منال، و ارزش معنویت و حقیقت می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به بیان مفاهیمی چون عشق، جنون، قناعت، و مرگ پرداخته است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و واژگان به‌کاررفته نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

غزل شمارهٔ ۱۲۱۸

بنای رنگ فطرت بر مزاج دون نمی‌باشا
زمین خانهٔ خورشید جز گردون نمی‌باشد

شکست‌ کار دنیا نیست تشویش دماغ من
خیال موی چینی در سر مجنون نمی‌باشد

کمند همتم گیرایی دارد که چون گردون
سر من نیز از فتراک من بیرون نمی‌باشد

به دامان قیامت پاک نتوان ‌کرد مژگانم
نم‌ چشمی که من‌ دارم به‌ صد جیحون نمی‌باشد

که دارد طاقت سنگ ترازوی عدم بود
کمم چندانکه از من هیچکس افزون نمی‌باشد

دم تقریر اگر گاهی نفس دزدم مکن عیبم
به طور اهل معنی سکته ناموزون نمی‌باشد

سواد راست‌بینی کردنست ای بیخبر روشن
خط ترسا هم اینجا آنقدر واژون نمی‌باشد

به سامان لباس از سعی رسوایی تبرا کن
عبارت جز گریبان‌چاکی مضمون نمی‌باشد

حذر کن از شکفتن تا نبازی رنگ جمعیت
جراحتها جز آغوش وداع خون نمی‌باشد

درین عبرت فضا تا کی بساط‌ کر و فرچیدن
زمانی بیش گرد سیل در هامون نمی‌باشد

زر و مال‌آنقدر خوشترکه‌خاکش‌کم خوردبیدل
تلاش‌گنج جز سرمنزل قارون نمی‌باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.