هوش مصنوعی:
این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی نمادین و عرفانی، به موضوعاتی مانند جدایی، عشق، مرگ، و ناپایداری دنیا میپردازد. شاعر از رفتن یاران، بیثباتی زندگی، و ناتوانی انسان در برابر تقدیر سخن میگوید. تصاویری مانند شمعهای سوخته، کاروانهای رفته، و موجهای خروشان بر این مفاهیم تأکید دارند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعارههای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۳۱۹
شمعها زبنانجمن بیصرفهتازان رفتهاند
هر طرف سر بر هوا سویگریبان رفتهاند
آشنایی با قماش بوی پیراهنکراست
کاروانها با نگاه پیر کنعان رفته اند
حسن یکتایی تو از وحشینگاهان دم مزن
از سواد غیرت لیلی غزالان رفتهاند
خاک صحرای محبت نرگسستان نقش پاست
مفت چشم ماکزین ده خوشنگاهان رفتهاند
پان رفتار نفس جز دست بر هم سوده نیست
رفتهها یکسر ازین وادی پشیمان رفتهاند
صبح محشر کی دمد تا چشم عبرت واکنیم
خوابناکان در خم دیوار مژگان رفتهاند
ابله شاید به داد هرزه جولانی رسد
تاگهر این موجها افتان و خیزان رفته اند
کیست با پیکان دلدوز قضاگردد طرف
چون سخن تا رفتهاند از لب پریشان رفتهاند
بزم امکان یک سحر پروانهٔ فرصت نداشت
شمعها در داغ خوابیدند و یاران رفتهاند
کس ازین حرمانسرا با ساز جمعیت نرفت
چون سخن تا رفتهاند از لب پریشان رفتهاند
حرص راگفتم به پری قطع کن تارامید
گفت دندانها پی آوردن نان رفتهاند
خامهٔ مژگان تر بیدل نکرد ایجاد خلق
رنگها از کلک نقاش اشک ریزان رفتهاند
هر طرف سر بر هوا سویگریبان رفتهاند
آشنایی با قماش بوی پیراهنکراست
کاروانها با نگاه پیر کنعان رفته اند
حسن یکتایی تو از وحشینگاهان دم مزن
از سواد غیرت لیلی غزالان رفتهاند
خاک صحرای محبت نرگسستان نقش پاست
مفت چشم ماکزین ده خوشنگاهان رفتهاند
پان رفتار نفس جز دست بر هم سوده نیست
رفتهها یکسر ازین وادی پشیمان رفتهاند
صبح محشر کی دمد تا چشم عبرت واکنیم
خوابناکان در خم دیوار مژگان رفتهاند
ابله شاید به داد هرزه جولانی رسد
تاگهر این موجها افتان و خیزان رفته اند
کیست با پیکان دلدوز قضاگردد طرف
چون سخن تا رفتهاند از لب پریشان رفتهاند
بزم امکان یک سحر پروانهٔ فرصت نداشت
شمعها در داغ خوابیدند و یاران رفتهاند
کس ازین حرمانسرا با ساز جمعیت نرفت
چون سخن تا رفتهاند از لب پریشان رفتهاند
حرص راگفتم به پری قطع کن تارامید
گفت دندانها پی آوردن نان رفتهاند
خامهٔ مژگان تر بیدل نکرد ایجاد خلق
رنگها از کلک نقاش اشک ریزان رفتهاند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.