هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند زندگی، مرگ، عشق، حیرت، و فلسفه‌ی وجودی انسان می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند شمع، گل، مرغان، و آیینه برای بیان مفاهیم انتزاعی استفاده می‌کند و بر ناپایداری زندگی و رمزآلودگی هستی تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به درک و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۳۲۲

هرجا صلای محرمی راز داده‌اند
آهسته‌تر ز بوی گل آواز داده‌اند

سرها به تیغ داد زبان لیک چاره نیست
بر شمع ما همین لب غماز داده‌اند

زان یک نوای‌ کن که جنون‌ کرده در ازل
چندین هزار نغمه به هر ساز داده‌اند

مژگان به کارخانهٔ حیرت گشوده‌ایم
در دست ما کلید در باز داده‌اند

مرغان این چمن همه چون شبنم سحر
گر بیضه داده‌اند به پرواز داده‌اند

از نقد و جنس عالم نیرنگ چون نفس
تا واشمرده‌اند همان باز داده‌اند

سازی‌ست زندگی‌که خموشی نوای اوست
پیش از شنیدنت به دل آواز داده‌اند

بر فرصتی‌که نیست مکش حسرت ای شرار
انجام کارها به یک آغاز داده‌اند

خواهی به شک نظر کن و خواهی یقین شناس
آیینهٔ خیال تو پرداز داده‌اند

ای شمع ناز کن تو به سامان عشرتت
رنگ بهار خرمن‌ گل باز داده‌اند

بیدل تو هم بناز دو روزی‌ که عمرهاست
اوهام داد آینهٔ ناز داده‌اند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.