هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از وضعیت موجود است. او از بار نیکنامی و بدنامی می‌گوید و اشاره می‌کند که اسلام و مسلمانی در خطر است. شاعر از ملامت‌ها و غم‌ها سخن می‌گوید و در نهایت به ریاکاری و تظاهر در مسلمانی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم انتقادی و دردناک ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۷۲

گر تکیه گاه گلخن و گر مسند جم است
رویم به روی محنت و لب بر لب غم است

ما بار نیکنامی عصمت نمی کشیم
رندی حریف ماست که بد نام عالم است

صد سیل فتنه آمد و گردی بر نخاست
قصر مراد ماست که موقوف یک نم است

اسلام نی، ز درد مسلمانیم به جاست
بازیچه ای به عادت طفلانه، محکم است

جز در کنار دوش ملامت نیارمید
این بی قرار دل، که جگر گوشه ی غم است

عرفی تمام لاف مسلمانی است، لیک
تا لب گشوده ایم به صد رنگ ملزم است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.