هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، ناز و نیاز، بی‌وفایی و رنج‌های عشق سخن می‌گوید. او زیبایی معشوق و تأثیر آن بر عالم را توصیف می‌کند و از درد عشق و بی‌اختیاری در برابر احساسات می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و بی‌وفایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲۵

رو چه می خواهی دلا، ناز استغناست، هست
بی وفا تنهاست وارد، رنجش بی جاست، هست

ای که گویی با اسیران شیوه های او چه هاست
ناز مست و عشوه مست و هر جه آزادست هست

حال ما آن نازنین گر چه بداند نیست، لیک
هر قدر گویند مستغنی و بی پرواست، هست

چو فروزی عالمی را، وه چه کم داری ز حسن
چهره ی زیباست، داری، قامت رعناست، هست

درد او در سینه می ماند، چه غم گر جان برد
آن چه ما را باعث آن آرمیدن هاست، هست

عرفی از بزمت اگر زاری کند بی وجه نیست
ناله ی بی اختیار و گریه ی بی جاست، هست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.